Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-05-02@14:12:05 GMT

دعوتی تاریخی و ندایی جهانی

تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۳۱۱۸۷

دعوتی تاریخی و ندایی جهانی

هادی انصاری| حضرت گفت: چگونه ندا دهم در حالی که من وإسماعیل در این صحرا، یکًه وتن‌ها بوده وندایم تا کجا می‌رود و چه قدر می‌توانم مردم را خبر کنم؟ خداوند فرمود: تو ندای حجً را از چهار سو، اعلام دار! ما صدا وندای تو را به مردم وجهانیان می‌رسانیم. حضرت إبراهیم ع. بر بالای مقام یا سنگی که اکنون به مقام إبراهیم، شهرت دارد ایستاده واز چهار سو ندای (هلمًوا إلی الحجً) را سرداد وبا این ندا، مردم را به حج دعوت کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در روایت است که خداوند از عالم ملکوت، این صدا را به همه جهانیان تا قیامت رسانید و آشکار است که رسانیدن این صدا از عالم ملکوت وباطن بوده واز عالم ظاهر نبوده است، زیرا صدای ابراهیم (ع) محدوده‌ای خاص داشته ودر آن هنگام تنها خود وفرزندش، إسماعیل ع.، صدای این دعوت الهی را شنیدندوانسانی به جز این دو در آن صحرای لم یزرع، وجود نداشت که ندا وفرمان پروردگار را بشنود!

‎اما خداوند در باطن، این صدا را به همه رسانیدو این دعوت زمان و تاریخ را در نوردید، وفرا زمانی وفرا تاریخی گردید. به بیانی دیگر ندای حضرت إبراهیم ع. برای همه انسان‌ها تا قیامت قرار گرفت. در روایت است که ندا وصدای إبراهیم ع. در صلب مردان ورحم بانوان خدای جوی تا روز قیامت قرار گرفت، ولبیک گفتند و حاجیانی که حجً نصیب‌شان می‌گردد، همان انسان‌هایی هستند که به ندای حضرت لبیک گفتند وآشکار است که به تعدادی که حجً مشرًف می‌گردد! لبیک گفته است.

‎از این رو ملاحظه می‌نماییم، با اینکه صدای حضرت ابراهیم (ع) محدود به زمان و مکان خودش بود، اما خداوند آن دعوت را دعوتی تاریخی کرد! وجود مقدس امام حسین (ع) نیز در کربلا چنین دعوت کرد: «هل مِن ناصر یَنصُرُنی»، «أَمَا مِنْ مُغِیثٍ یُغِیثُنَا لِوَجْهِ اللهِ» و ...؛ امام حسین (ع) دعوتی کرد محدود به زمان مشخص (همان روز عاشورا) و مکان مشخص (کربلا)، اما خداوند شبیه دعوت حضرت ابراهیم (ع) این دعوت را به گوش همه انسان‌ها تا قیامت رسانده است، لذا در زیارت «رجبیه» می‌خوانیم: «صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ عَدَدَ مَا فِی عِلْمِ اللَّه لَبَّیْکَ دَاعِیَ اللَّهِ»، بنابراین آشکار می‌گرددکه آن دعوت برای ما هم بشمار می‌آید، با اینکه در آن زمان و مکان نبوده ایم؛ «لبیک یا داعلی الله ان... (اگر من نبودم، بدنم نبود، زبانم نبود، اما با قلب و جانم تو را اجابت کردم).

رخداد کربلا فراتر از زمان بوده است، داستان کربلا، حادثه‌ای بود که خداوند عهدش را از إمام حسین (ع) قبل از دنیا گرفت. در روایات فراوان إشاره گردیده است که پیش از عالم دنیا، عوالمی را پشت سر گذاشته ایم همچنانکه پس از عالم دنیا نیز عوالمی را پیش رو داریم که برخی بزرگان ما، حدود ۱۲ عالم را مرحله به مرحله ذکر کرده اند، یکی از عوالمی که پشت سر گذاشته ایم، عالم میثاق یا عالم عهد که به عالم «ذر» هم تعبیر شده است.

‎در آنجا از انسان عهد گرفته شد، از أنبیاء و... همه عهد گرفته شد! از وجود امام حسین (ع) در همان عالم، عهد بلا گرفته شد و حضرت (ع) هم قبول کردند، از این رو وجود مبارک پیامبر (ص)، حضرت امیر (ع)، حضرت زهرا (س)، امام حسن (ع)، همه اشاره به کربلا داشته واز رخداد آگاه بوده اند. انبیاء نیز از پیش از قبل، جریان کربلا واز رخداد‌ها آگاه بوده اند!

‎آنان می‌دانستند و رخدادی نیست که در مقطعی از تاریخ به وجود آمده و جدای از قبل و بعد بوده باشد. بسیاری از یاران وأصحاب أمیر المومنین ع. همچون میثم تمًار، و حبیب بن مظاهر، ورشید هجری که همه از أصحاب سرً ونزدیکان به معصومین دوران خود بودند، از رخداد‌ها وشهادت‌ها وچگونگی شهادت خود، آگاه بودند ولحظه شماری می‌کردند! داستان آب دادن درخت نخلی که میثم برآن به دار کشیده شد، از سوی میثم مشهور است؛ بنابراین ملاحظه می‌کنیم که دعوت امام حسین (ع) فرازمانی و فرامکانی و برای تمام تاریخ است، این ظاهر دعوت حضرت (ع) است که می‌فرماید: «هل مِن ناصر یَنصُرُنی» ظاهرا امام حسین (ع) کمک می‌خواهد، اما در واقع کمک می‌دهد. در واقع می‌گوید چه کسی است که از شفاعت من بهره گیرد؟

‎حضرت از روی دلسوزی و مهربانی، وبه ظاهر ندای کمک را چنین عنوان نمودند! حضرت می‌خواستند که تا واپسین لحظات زندگی خویش، به دیگران بهره رسانیده واز فیض عظیم خویش، حتی یک نفر را بهره‌مند سازند! حضرت نیازمند به کسی نبودند! ومی بینیم که در شب عاشورا نیز به یارانش فرمود: «بروید بیعت را از شما برداشتم».

‎امام حسین (ع) نیاز به کسی نداشتند، اگر حتی همه می‌رفتند، خود و خاندانشان می‌ماندند. امام حسین (ع) نیاز نداشت، اما می‌خواست دستگیری کند، حضرت به دنبال هدایت فرد یا افرادی از گمراهان لشکر دشمن بود. آیا خداوند که در قرآن می‌فرماید: «مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ». آیا خداوند که در قرآن قرض خواسته، نیازمند به قرض است؟ چرا خداوند با این زبان با مردم سخن می‌گوید؟ خداوند می‌فرماید: دو برابر به شما می‌دهم. آشکار است که می‌خواهد به اموال برکت بدهد. خداوند مهربان است و قصد آن دارد که بندگان به سویش بروند. امام (ع) نیز همین گونه است، در واپسین لحظات خویش، قصد آن دارد کمک کرده و دستگیری کند.

حالا او هزار و چهارصد سال است که بر قلب‌ها حکومت می‌کند. جغرافیای حاکمیت و خلافت او، کوفه و شام و حجاز برای چند ده سال نیست، بلکه حدود جریان این رود است در امتداد تاریخ! از شریعه‌ای که ما می‌نوشیم! او تشنگی کشید تا ما بنوشیم.

عاشورا، بلندترین و رساترین فریاد انسانیت در تاریخ است که از زبان سالار شهیدان خارج شده وپژواک آن، تاریخ را در نوردیده است! هنوز پژواک ندای «هل من ناصراً ینصرنی» امام حسین (ع) به گوش می‌رسد!
سلام برحسین، سلام بر علی بن حسین و سلام بر اصحاب حسین.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: هادی انصاری کربلا محرم پیاده روی اربعین عاشورا امام حسین ع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۳۱۱۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز

در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن به این مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است.

به گزارش ایسنا، نورنیوز در گزارشی از «مست عشق»، فیلم محبوب این روزهای سینما نوشت:  از دشوارترین کارها در عرصه هنر، تبدیل زندگی و شخصیت چهره‌های محبوب، مرجع و خاطره ساز تاریخی به آثار و تولیدات نمایشی است. رفتن سراغ تولیداتی از این جنس،‌ راه رفتن بر لبه تیغ است؛ می تواند به راحتی در ورطه ابتذال یا اغراق بغلتد و سیمای تاریخی آن شخصیت را مخدوش کند. در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن به‌این مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است. هنرمندان اندکی هستند که به چنین کار خطیر و مسولانه‌ای تن بدهند؛‌ و هنرمندان اندک تر و کم شمارتری هستند که‌این خطرپذیری را با خلاقیت و نوآوری همراه کنند، به نحوی که نه درخشش سیمای آن مشاهیر مخدوش شود و نه ذهنیت جمعی مردم از آن افراد شاخص لطمه ببیند. برای فرهنگ ایران،‌ مولانا جلال الدین بلخی از این افرا است. به‌این اعتبار،‌ انتخاب او به عنوان سوژه اثر هنری،‌ انتخابی خطیر و دشوار است.

از سوی دیگر،‌همیشه هنرمندانی وجود داشته اند که توان و تخصص و تمایل حرفه‌ای شان،‌ بازسازی هنری رخدادها یا چهره‌های تاریخی است. برای این هنرمندان، تاریخ چیزی به سرآمده و به پایان رسیده نیست بلکه می توان سراغش رفت و با قرائتی امروزین، آن را بازسازی و بازآفرینی کرد. حسن فتحی، به عنوان فیلمسازی ایرانی از کسانی است که به چنین بازسازی های تاریخی – هنری علاقه‌ای ویژه و خاص دارد. در کارنامه هنری او، نگاه به اشخاص، رخدادها و جریان های تاریخی، جایگاهی ویژه دارد. او در «شب دهم» روایتی دراماتیک از واقعه عاشورا به دست می دهد و با استفاده از نشانه‌ها و استعاره‌های  ایرانی،‌ درکی نوستالژیک و ملی از یک رخداد تاریخی و دینی عرضه می کند. در سریال مدار صفر درجه از تاریخ معاصر ایران، روایتی ملی می سازد و با بهره گیری درست از مولفه‌های رمانتیک، نمایشی اثرگذار و مخاطب پسند و باورپذیر از مبارزات استقلال طلبانه مردم ایران عرضه می کند. «پهلوانان هرگز نمی میرند»، «جیران»، «میوه ممنوعه» نیز همگی در این نکته مشترکند که فیلمساز، عناصر تاریخی و هویتی را در ساختاری رمانتیک و حرفه‌ای بازسازی و بازآفرینی می کند.

مست عشق،‌  جدیدترین ساخته سینمایی حسن فتحی، روی همین خط سیر هنری و براساس همین بنیان نظری ساخته شده است. او در این اثر سینمایی، سراغ مولانا ، یا به تعبیر درست تر سراغ توصیف رابطه مولانا و شمس در خلال سال های ۶۴۲ تا ۶۴۵ هجری قمری می رود. این ۳ سال، به اعتبار آنکهکی از مرموزترین و جذاب ترین ملاقات های تاریخی در آن رخ داده و نتایجی بی نهایت شگفت در پی داشته از مهم ترین مقاطع در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران به حساب می آید.

 مردم ایران، به درجات مختلف از دیدار معمایی و تاریخ ساز این دو شخصیت عظیم کمابیش خبر دارند و از اهمیت و تعیین کنندگی اش مطلع اند. حتی کسانی که تاکنون آثار منثور و منظوم مولانا و شمس را نخوانده اند از این دیدار مرموز و از این مقطع ۳ ساله زندگی مولانا چیزهایی شنیده اند. فیلم حسن فتحی، همین برش کوتاه را از زندگی مولانا و شمس برمی گزیند و با پرداختی رمانتیک و دراماتیک، آن را به اثری دیدنی تبدیل می کند. مست عشق به اعتبار اینکه موضوعی تا این اندازه مخاطب پسند و کنجکاوی برانگیز را دستمایه تولید قرار داده اثری جسورانه و هوشمندانه است.

اما این همه ماجرا نیست. فتحی ترجیح داده کار را در اقلیم سینمایی ترکیه تولید کند و در رده آثار مشترک سینمایی تعریف کند. لوکیشن های بومی قونیه به همراه ظرفیت های فنی و هنری سینمای ترکیه در بازآفرینی تاریخ دوره سلجوقی ، امکان های زیادی در اختیار فیلمساز قرار داده تا ساختاری باورپذیر و دیدنی به فیلمش بدهد. این نکته تا آنجاست که طبق نظر برخی از منتقدان، ‌قدرت بازیگری بازیگران ترکیه‌ای مست عشق به مراتب از سطح هنرنمایی بازیگران ایرانی این فیلم، بالاتر به نظر می رسد.

مهم ترین نکته در مست عشق، غیر از این موارد فنی، نحوه بازنمایی ملاقات تاریخی شمس و مولاناست. دیدار این دو چهره ماندگار فرهنگی ایران، آنقدر مهم و اثرگذار بوده است که در تمام تاریخ بشریت، شاید نمونه‌هایی به تعداد انگشتان یک دست داشته باشد. این ملاقات ، عالی ترین مصداق و نمونه از یک دیدار کیمیاگرانه و تحول بخش دانسته شده، به نحوی که از یک فقیه و دانشمند معمول و متعارف،‌ عارف و شاعری حکیم و شوریده ساخت و او را در فهرست مفاخر تاریخ بشری جای داد. سئوال این است که آیا «مست عشق» توانسته است چنین دیدار ناب و بی مانندی را به خوبی بازنمایی کند؟ آیا عظمت و ابهت مولانا و شمس، و نیز اهمیت ملاقات بی بدیل این دو سیمای تابناک، در این اثر بازتابی شایسته یافته است؟

 به نظر می رسد فتحی در این مقصود،‌ با تمام خلاقیت ها و نازک اندیشی هایش، آنگونه که انتظار می رفت توفیق نداشته است. دیدار این دو شخصیت تاریخ ساز،چیزی بیش از یک ملاقات، ‌ولو ملاقات مهم، از آب درنیامده است، و نشانی از یک دیدار یکّه و بی بدیل در آن نیست. برخورد شمس و مولانا، داستان طلاشدن مس در یک فرایند مرموز انسانی است. بیننده انتظار دارد چنین تحولی را ملموس تر از اینکه هست در فیلم ببیند. مخاطب، آنچه از گفت و گوی این دو چهره در خلوت می بیند مباحثاتی است که هر روز در مجامع و محافل علمی سنتی و مدرن جریان دارد. هرروز صدها حلقه از این نشست های علمی میان دانشمندان شکل می گرفته اما هیچ کدام به نتیجه‌ای منتج نشد که دیدار شمس و مولانا منتج شد. کم نیستند مولوی پژوهانی که معتقدند جنس این دیدار،‌اساسا از جنس مواجهات علمی و مدرسی نبوده و آنِ دیگری داشته است. به تصویر کشیدن باورپذیر این دگردیسی،‌ ناکامی بزرگ حسن فتحی در مست عشق است.

این نقیصه را بازی انتقادبرانگیز شهاب حسینی (در نقش شمس)‌ و پارسا پیروزفر (در نقش مولانا) دوچندان کرده است. نه مولانای قبل از دیدار با شمس،‌ خوب از آب درآمده است و نه مولانای بعد از دیدار. فرق پیروزفر قبل از ملاقات با شهاب حسینی و بعد از ملاقات با او چندان زیاد نیست. نه مولانای فقیه و دانشمند،‌ به درستی در فیلم بازنمایی شده و نه مولانای شوریده و شاعر. از سوی دیگر، تصویری که شهاب حسینی از شمس عرضه می کند تصویری نامنسجم و پریشان است. بخشی از این شخصیت پردازی های ضعیف،‌ به خاطر ضعف فیلمنامه فتحی - توحیدی است و بخش مهم دیگری از آن، به خاطر ناکامی حسینی – پیروزفر در ایفای نقش.

علاوه بر این،‌ زبان انتخابی نویسندگان فیلمنامه نیز زبانی هویت دار و استخوان دار نیست. گاهی به زبان امروزین نزدیک است و گاهی به شدت کهن و باستانی می شود و در مجموع، از ساخت زبانی مستحکم و اثرگذاری که فتحی در شب دهم، میوه ممنوعه و سایر آثارش به استخدام گرفته بود در مست عشق خبری نیست.

البته فیلمساز در استفاده از سبک روایی «تداعی در تداعی» به خوبی عمل کرده و احتمالا با الهام گیری از روش کار خود مولانا در روایت گری مثنوی، جابجایی های جالب و جذاب زمانی را در فیلم گنجانده که کشش اثر را برای مخاطب بیشتر می کند. علاوه بر این، پیوند دادن خشونت و عشق در نمونه سردار سلجوقی و مریم، دختر مسیحی، به خوبی در خدمت خط روایی داستان است و جذابیت از دست رفته دیدار مولانا و شمس را تاحدی جبران می کند. شروع فیلم با صحنه‌هایی خوش ساخت از جنگ های خونبار مغولی است. این آغاز شکوهمند، ضرباهنگ فیلم را بالا می برد و بیننده را از همان ابتدا در برابر یک اثر خوش ساخت منتظر می گذارد. موسیقی روان فیلم هم تماشاگر را در فضایی صوفیانه و شرقی قرار می دهد و در پایان اثر، صدای لطیف علیرضا قربانی،‌ خاطره فیلم را در ذهن هر مخاطبی ماندگار می کند. به‌این ترتیب ، «مست عشق» با یک شروع غافلگیرانه و یک پایان شکوهمند،‌ در خیال بیننده جای می گیرد.

 «مست عشق» به رغم تمام فراز و فرودهایش اثری دیدنی و توصیه کردنی است. این اثر شریف، مسیری تازه را در سینمای ایران باز می کند و می تواند حلقه مهمی برای زنجیره آثاری باشد که فیلمسازان جوان و خلاق ایرانی با الهام گیری از آن، رخدادها و شخصیت های تاریخی را دراماتیک و دیدنی کنند.  

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • تأکید رهبر انقلاب بر فهم معانی کلام خداوند در کارهای قرآنی
  • توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره ایرانی‌ها
  • دعوت چند بازیکن مازندرانی به اردوی تیم ملی فوتبال هفت نفره
  • شجاعیان: در خواستگاری‌ام سر فوتبال دعوا شد!
  • رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز
  • بازدید امام جمعه شهر لکهنو هند از مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد (ع)
  • دعوت از مردم برای شرکت در اجلاسیه ۹۲ شهید والامقام شهرستان باشت
  • ساخت ۴ شبستان جدید در طرح توسعه حرم امام حسین (ع)
  • تصاویر نقشه‌های تاریخ با نام خلیج فارس
  • روز مادر سال ۱۴۰۳ چه روزی است؟